خاطرات بارادی

رفتارهای باراد در سه ماهگی

۱_باهات که حرف می زنیم بانگاهت دنبالمون می کنی 2- وقتی باهات حرف می زنیم برامون می خندی و باهامون حرف می زنی 3- همچنان خیلی کم می خوابی و خوابت هم سبک 4- هوشیار شدی و کم شیر می خوری 5- صدای آقون واقون از خودت در میاری  6-  دوست داری با یکی حرف بزنی و تا بهت توجه نکنیم سر و صدات در میاد  7- به اطراف با دقت نگاه می کنی و اشیا رو با چشمات دنبال می کنی 8 - 85% گردنت رو می تونی نگه داری 9- به شدت دست و پا می زنی عزیز دل مامان این روزها خوردنی تر شدی وقتی نگاهت می کنم بدون هیچ حرفی برام می خندی و از ته دل حرف می زنی می خوام بخورمت و روزی هزار بار خدا رو برای دادن همچین نعمتی شکر می کنم بابایی مه دیگه نگو عاشقته و داغون تر از منه این ...
5 خرداد 1398

خاطرات سه ماهگی

سلام باراد عزیزم چند روز دیگه وارد سه ماهگی میشی و من و بابا خیلی خوشحالیم که داری بزرگ و بزرگتر میشی.عشق مامان تو این روزا بیشتر میخندی و کمتر میخوابی.دوست داری همش باهات حرف بزنیم و تو کارای ما رو تکرار کنی.خوابت خیلی سبک شده و شیر خوردنات کمتر 😙ما جون میدیم واسه حرف زدنات که فقط خودت میفهمی چی میگی😂😂آقا اوقون کردنات که دیگه نگمممم چطوری دلبری میکنی .باراد مامان بلاخره بعد از کلی تلاش کردن دستا رو بالا پایین کردن به یک پیروزی بزرگ رسیدی و دهنت رو پیدا کردی😁چند روزه که با ملچ ملوچت زندگی میکنیم. دوست داریم عشق ما
5 خرداد 1398
1